نکات خود سازی از زبان یک اسطوره

امیدوارم از گوش دادن به مجموعه نکات این کتاب لذت ببرید (:

نام اثر : قواعد طلایی ناپلئون هیل

نویسنده: ناپلئون هیل

مقدمه

قواعد طلایی ناپلئون هیل در سال 2009 منتشر شد . پیشنهادات و ترفندهای گسترده‌ای برای بهتر کردن زندگی شما ارائه می دهد و به تحقق اهدافی که دارید نزدیک‌تان می کند. نویسنده کتاب ناپلئون هیل این فوت و فن ها را تقریباً یک قرن پیش گسترش داد که خیلی هایشان از قدرت مثبت نگری بر خواسته اند. اما هنوز هم سنگ بنای بسیاری از نظریه های امروز خود یاری و توسعه فردی هستند پس اگر شما هم کارآفرین هستید یا دانشجوی کسب و کار و بازاریابی هستید و یا خواننده هایی هستید به دنبال فراگرفتن عاداتی بهتر، پیشنهاد می‌کنیم به این خلاصه کتاب گوش فرا دهید.

درباره نویسنده :

ناپلئون هیل که متولد 1883 بود و در سال 1970 از دنیا رفت یکی از پیشگامان نوشته های انگیزشی و خودسازی است بعضی از اولین کتاب های خودیاری در ایالات متحده به قلم او نوشته شده است.(بیندیشید و ثروتمند شوید )که سال ۱۹۳۷ به چاپ رسید یکی از همین کتاب های برجسته اش بود که همچنان در فهرست ۲۰ کتاب برتر خودیاری تمام دوران جا خوش کرده است هنوزم که هنوز است کتاب هایش در سرتاسر دنیا میلیون ها میلیون خواننده دارد.

فصل اول :

نکاتی ماندگار برای خودسازی یاد بگیرید آن هم از زبان یکی از اسطوره‌های این عرصه.
ناپلئون هیل یکی از اساتید اصلی خود یاری بود و در عین حال که کتاب هایش خیلی قبل تر و در دهه های ۲۰ و ۳۰ میلادی منتشر شده اند هنوز هم در ژانر خودشان از پرفروش‌ترین کتاب‌ها هستند یکی از دلایلی که باعث شده توصیه هایش همچنان خواهان داشته باشد و خوانندگان را جذب کند این است که اعتقاد نداشت برای موفق شدن در زندگی باید حتماً استعدادی ذاتی داشته باشیم .طبق نظریات اوبا کمی اراده و سخت کوشی هر کسی می تواند مهارت های لازم برای دستیابی به اهدافی که دنبال می‌کند را بپروراند و انسانی موفق در حوزه کاری خودش بدل شود .

بسیاری از راهکارهای هیل به این قضیه برمی‌گردد که چطور فکر می‌کنید. اگر خواهان پیشرفت در زندگی باشید ،اما اینکه تصور کنید مستحق خوشبختی نیستید و تنها افکار مایوسانه در ذهن داشته باشید برای حل مشکل به کمک شما نخواهد آمد .اما هیل فقط درس مثبت اندیشی نمی‌دهد.

 وقتی افکارتان را عملی کنید قادر خواهید بود مهارت‌ها و عادت های مفیدی در خودتان بپرورید،که برای زندگی هر روزه شما انرژی و قدرت عمل به بار می آورد .

•  چطور وقتی می‌خواهید زودتر بیدار شوید راحت ترین کار را بکنید ؟
• چطور یک تصویر سازی روشن می تواند منجر به کسب مهارت‌های بهتر در سخنرانی‌های عمومی شود؟
• و چطور چیزی آشنایی که دوستش دارید می‌تواند کمک‌تان کند بهتر اسم افراد را بخاطر بسپارید ؟

زندگی خودمان را از طریق افکارمان می سازیم و این می‌تواند منجر به موفقیتی متحول‌کننده شود.

تا به حال به کسی برخورده اید که اعتماد به نفس تام از او می بارد و به نظر می‌رسد در هر زمینه‌ای که رویش دست می گذارد موفق می شود .احتمالاً به نظرتان فردی از خود راضی بیاید یا از اینکه این که رمز و راز های موفقیت را میداند و شما از آنها بی خبرید حسودیتان میشود.

اما مسئله اینجاست که همه ی ما قادریم زندگی که میخواهیم را بسازیم.

رمز و راز آن استفاده از افکارمان است.یکی از ابزارهای مفید در این راستا خود تلقینی است،خود تلقینی به شما این امکان را می‌دهد که به وسیله خوراندن افکار و تصاویر الهام بخش به ذهنتان به چگونگی پرورش و توسعه ی خود سمت و سو دهید، یکی از عادات منظم و همیشگی نویسنده این بود که به دیدارهای خیالی بیندیشد که طی آن ها ،با میهمان های برجسته و الهام‌بخش مثل آبراهام لینکن، سقراط، ناپلئون و ارسطو می نشست و به بحث و گفتگو می پرداخت ،طی این دیدار های خیالی هیل بر ویژگی‌های خاصی در مهمان هایش که امید داشت آن هارا از آن خود کند متمرکز می‌شد .

مثلا در دیدار لینکلن دوست داشت توانایی اش برای عادل بودن را کسب کند. بتواند مثل او به دیگران کمک کند یا به منظور یافتن راه های جدید برای انجام کارها مانند او جسور باشد،هیل هر شب یک ساعت را به انجام این تمرین میگذراند همچنان که افراد بیشتری را می شناخت انسان های الهام بخش بیشتری را هم به دیدارهایش اضافه می کرد.

او پی برد که با استفاده از خود تلقینی برای تمرکز روی افکار الهام بخش،می توان زندگی را دگرگون کرد و به موفقیت دست یافت. خود تلقی به هیل اجازه داد بر ترسش از سخنرانی عمومی غلبه کند و در به دست آوردن صفات سخنرانان موفق متمرکز شود. مثل روحانی طرفدار برچیده شدن برده داری(هنری وارد بیچر)پس از فقط یک هفته خود تلقینی بعد از اتمام یک سخنرانی بسیار موفق هیل مورد تشویق ایستاده حضار قرار گرفت.

یک سال بعد از آن به عنوان یکی از پرطرفدارترین سخنرانان مشغول برگزاری توری بزرگ در کشور بود .

حتی برای سخنرانی اش در گردهمایی که در پطرزبورگ برگزار شد از انجمن باشگاه های تبلیغاتی جهان جایزه ای دریافت کرد و تمامی این ها به وسیله قدرت فکر شده بودند.

شکسپیربه ما می‌آموزد چگونه اعتماد هر کسی را جلب کنیم .

کلید دیگری برای موفقیت :
مشکلات سخت نیازمند راه حل هایی خلاقانه اند . با این حال وقتی نوبت به پرورش این ایده های ارزشمند می رسد دو مشکل سر برمی‌آورد، اولی همان پرورش ایده و دومی متقاعد کردن مردم به اینکه چقدر ارزشمند است اگر می‌خواهید مهارت هایتان را در متقاعد کردن دیگران بهبود ببخشید بهترین معلمتان استادی خاصی یا فردی بازاری نیست ،بلکه بهترین گزینه ویلیام شکسپیر شاعر و نمایشنامه‌نویس است .

در نمایشنامه ژولیوس سزارش می توانیم ببینیم که مسیر تغییر عقیده ی هرکس با طرفداری از آن شخص آغاز می‌شود .

طی مراسم ختم سزار، مارک آنتونی می‌کوشد ذهن شرکت‌کنندگان را درباره دوستش سزارعوض کند تا او را مردی بزرگ بینند کار واقعاً سختی در پیش داشته چون اولین کسی که باید مخاطب قرار می داد بروتوس بود، یعنی همان کسی که سزار را کشته بود کسی که سخنرانی پرشوری ایراد کرده و همه را مطابق نظر خودش متقاعد کرد که سزارچقدرشرور بوده است .

بلافاصله پس از اتمام حرفهای بروتوس نوبت به مارک آنتونی رسید او میدانست نمی تواند با تحمیل موضع خود به جمعیت و مخالفت با آنچه بروتوس می گفت به چیزی که می‌خواست برسد، پس با تمجید از بروتوس و پذیرش اینکه سزار را باید فراموش کرد سخنانش را شروع نمود این کار به مارک آنتونی اجازه داد تا نظر مثبت جمعیت را به خود جلب کند بعد شروع کرد به کاشتن افکاری جدید در ذهن مخاطبانش، مثل اینکه سزار چه کارهایی ارزشمندی برای مردم روم کرده بود ،سزار در وصیت نامه اش حتی نوشته بود مایل است ثروتش به رومی ها برسد.

تمجید مارک آنتونی از بروتوس آهسته اما پیوسته از ذکر صفات مثبت به انتقاد کشیده شد.

در نهایت مارک آنتونی آنقدر استادانه توانست حال و هوای جمعیت را عوض کند که آنها بروتوس رامحکوم کردند که چرا سزار را کشته است و در آخر هم او را از روم بیرون انداختند.

چنین راهکاری را می توان به سادگی در دنیای کسب و کار عملی کرد.

نویسنده یکبار دیده بود که این روش توسط وکیلی که دانشجوی مطالعات شکسپیر بود به شکل بسیار موثری مورد استفاده قرار گرفت وقتی شروع کرد به مخاطب قرار دادن هیئت منصفه این کار را با حمله به حریفش انجام نداد. در عوض اشراط مثبت حریف را تک به تک نام برده و پذیرفت نکات خوبی بودند با این کار توجه و اعتماد هیئت منصفه را جلب کرد و تازه آن زمان بود که شروع کرد به نام بردن تمام ایرادات دفاعیه حریفش، واضح هست که بدون سختی چندانی در دادگاه پیروز میدان از کار درآمد.